جدول جو
جدول جو

معنی زبل الورل - جستجوی لغت در جدول جو

زبل الورل
(زِ لُلْ وَ رَ)
سرگین وی مانند سرگین سوسمار، سفیدی چشم ببرد و زایل کند و موی بر داءالثعلب برویاند و سرگین ورل، کلف، و دع و قوبا را نافع بود. (اختیارات بدیعی ذیل ورل). رجوع به قانون ابن سینا ج 1 چ 1593 میلادی ص 170 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ لُلْ)
گویند از حمل باز دارد. (از قانون ابن سینا ج 1: زبل). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: چون زن به پشم پاره ای بخود برگیرد هرگز آبستن نشود و اگر بخور کنند صاحب تب کهن را نافع بود. چون فرزجه سازند با عسل و زن بخود بگیرد هرگز آبستن نشود. و در موضعی که پشه بود بخور کنند پشه بگریزد. و اگر ادمان او کنند بگریزد و هرگز باز نیاید
لغت نامه دهخدا
(زِ لُلْ فَ رَ)
همان عمل میکند سرگین اسب که سرگین خر میکند. (اختیارات بدیعی). کود اسبی هم خشک و هم مقدار ازتش زیاد است. از کود گوسفندی هم زودتر تأثیر میکند. این کود هم چون خشک است برای اراضی سنگین سرد متناسب است و چون گرم است، عموماً در خزانه و گلکاری استعمال میشود. بهتر آن است که پهن را با کود گاوی مخلوط نموده بزراعت بدهند. هر اسب سالیانه 7000 کیلوگرم پهن میدهد. (دائره المعارف فلاحتی تألیف بهرامی). رجوع به مفردات قانون: زبل شود
لغت نامه دهخدا